- 23 اردیبهشت 1402
- توسط admin
- مطالب خواندنی

بنا به تعریف ریچارد لازاروس (Richard Lazarus)، استرس (فشار عصبی) شرایط یا احساسی است که در آن، فرد از لحاظ ادراکی بر این باور است که مجموع خواستهها و انتظاراتی که از او وجود دارد، فراتر از منابع، امکانات و توانمندیهای در اختیار اوست.
تقریبا هر فرد عامی می داند که استرس، فشاری است که باعث ایجاد نگرانی و افسردگی در افراد شده و نهایتا موجب می شود که افراد نتوانند کار خود را به خوبی انجام دهند.
استرس حالتی فیزیولوژیکی است که موجب ترشح هورمون آدرنالین به جریان خون و در نتیجه رسیدن آن به عضلات و اندام ها می شود. واکنش استرسی(stress reaction) یا واکنش ناشی از استرس، پاسخ های حسی و روانی به استرس می باشد. این واکنش ها می تواند جنبه فیزیولوژیکی نظیر بالا رفتن فشار خون باشد یا ممکن است به صورت روانی نظیر افسردگی در افراد بروز کند.
واکنش های ناشی از استرس در محیط کاری خود را به صورت نارضایتی شغلی، غیبت کاری، از زیرکار در رفتن و سایر رفتارها و واکنش های نامطلوب نشان می دهد.
استرس خیلی هم بد نیست. استرس به میزان کم، به فعال نمودن بدن شخص در مواجه شدن با بحران های کاری و خطرات کمک می کند اما همانطور که در بالا به آن اشاره شد، استرس به میزان زیاد موجب کم کاری ذهن و بدن می شود.
تشخیص استرس
عوامل ایجاد استرس یا تنش زاها(distress)، شرایطی هستند که در محیط زندگی فرد موجود می باشند. این شرایط می توانند شامل : مهلت بسیار کم سررسید پرداخت، سر و صدای زیاد، روش های سازمان نیافته، قوانین زیادی که باید تبعیت شوند، عدم امنیت شغلی، غیرقابل قبول بودن رئیس، وظایف فراتر از توانایی های فرد، انواع مسایل و مشکلات شخصی و نگرانی های خانوادگی می باشند.
میزان تاثیر عوامل ایجاد استرس بر یک فرد تحت تاثیر سه عامل می باشد:
۱. میزان تغییری که فرد با آن روبروست.
تغییرات ممکن است در جهت بهبود یا وخیم تر کردن شرایط باشند ولی هر گونه تغییری، منجر به افزایش واکنش های فرد نسبت به استرس می شود.همه ما این عبارت صبرم لبریز شد را بارها شنیده یا به زبان آورده ایم.
۲. میزان عدم قطعیت و تعارضی که فرد با آن روبروست.
برخی از موارد نظیر ابهام نقش(Role Ambiguity) و تعارض نقش(Role Conflict)، منابع عادی و مشترک این قبیل عدم قطعیت ها می باشند.استرس در کارهایی که دارای اهداف مشخص و تعریف شده ای نیستند و نیز در کارهایی که معیارهای ارزیابی هر لحظه دچار تغییر و دگرگونی می شوند، به صورتی کاملا پرخاشگرانه(Aggressively) دیده می شود.
۳.الگوی رفتاری فرد
دانشمندان با توجه به خصوصیت فردی افراد، آنها را به افراد با الگوی رفتاری نوع A (بسیار فعال) و الگوی رفتاری B ( خونسرد و آرام) طبقه بندی می کنند. افراد نوع A به کار یورش می برند و خود را دائما با کاری که به آن اشتغال دارند، درگیر می کنند و در پی آن نیز حالت بی صبری در آنها ایجاد شده و زمان به حد افراط برای آنها اهمیت پیدا می کند. در مقابل افراد نوع B را داریم که به نظر می رسد اهمیت چندانی برای زمان قائل نمی شوند۷ حتی اگر در موقعیتی شبیه به افراد نوع A نیز قرار بگیرند تغییری در آنها دیده نمی شود.
مدیریت استرس(stress management)
مدیریت استرس عبارتست از چگونگی اداره کردن و کنترل نمودن استرس ها و تنش هایی که در محیط کاری ممکن است بروز نماید. مدیران نه تنها باید فشارهایی را که در محیط کار بر آنها وارد می آیند تعدیل کنند، بلکه باید این عمل را در مورد زیردستان و کارکنانشان نیز انجام دهند.مدیران باید برای به حداقل رسانیدن وضعیت هایی که باعث ایجاد تنش در زیردستان و کارکنان می شود، محیطی را فراهم آورند که در آن جو مخالف و عدم اطمینان کاهش یابند.
روانپزشکان، برای کنترل اضطراب و استرس موارد ذیل را پیشنهاد می نمایند:
۱. محدودیت های خود را بشناسید و با آنها زندگی کنید.
نسبت به توانایی های خود واقع بین باشید
از توانایی های خود تا جایی که توان دارید(نه کمتر و نه بیشتر) بهره برداری نمایید.
از افراط در انجام امور پرهیز کنید.
اینکه قبول کنید اگر کار کوچکی را به خوبی به انجام برسانید معمولا رضایتبخش تر از آنستکه کاری را که حتی ذره ای بیش از توانایی های شماست به سختی انجام دهید.
۲. تمرینات ورزشی بیشتری انجام دهید.
پزشکان و محققان ثابت کرده اند که هنگامی که جریان خون در بدن افزایش پیدا می کند، استرس و ناآرامی کاهش می یابد. پیاده روی، دوچرخه سواری حتی باغبانی می تواند در آرامش دادن به شما موثر باشد.
۳. دستکم یک سرگرمی یا مشغولیت را انتخاب نموده و آن را ادامه بدهید.
سرگرمی شما باید لذتبخش باشد. ممکن است کارهای دستی، فعالیت در امور خیریه، پخت و پز یا نوشتن خاطرات روزانه تان باشد. راه فهمیدن اینکه کار مورد نظر یک سرگرمی واقعی است این است که شما احساس کنید در آن غرق شده اید و دلواپسی های خود را فراموش کرده اید.
۴. در بررسی دنیای اطراف خود عجله نکنید.
عدم تعجیل در قضاوت و بررسی محیط پیرامون، در به دست آوردن تصویرکلی درباره مسایلی که مهم یا بی اهمیت هستند، به شما کمک می کند. این بدان معنی است که افکار شما باید هر از چندگاهی به سمت مسایل مختلف محیطی اطراف، گرایش پیدا کند، حتی اگر این مسایل بصورت پایان یا نتیجه ای در ارتباط با موفقیت و یا عدم موفقیت شما نباشد.