- 23 اردیبهشت 1402
- توسط admin
- مطالب خواندنی
جيمز دوزنبري اقتصاددان معروف در توصيف اقتصاد و جامعه شناسي چنين مي گويد: “اقتصاد يعني اينكه بدانيم افراد چطور انتخاب مي كنند و جامعه شناسي كلا به اين امر مي پردازد كه چرا اشخاص دست به هيچ انتخابي نمي زنند.”
لذا براي توضيح انتخاب و تصميم گيري اشخاص لازمست عوامل اجتماعي را نيز بررسي كنيم. در ادامه به بررسي برخي از اين عوامل مي پردازيم:
١. گذشته ي افراد بر تصميمات آنها تاثيرگذار است.
محققان از اين عامل با عنوان “وابستگي مسير” ياد مي كنند. گري بكر از دانشگاه شيكاگو براي توضيح اين عامل، از مثال مصرف يك نخ سيگار،صرفا بعنوان سرگرمي در دوران نوجواني افراد استفاده مي كند. بسياري از افراد نمي خواهند دوستان شان از آنها نا اميد شوند لذا دست رد به سينه آنها نمي زنند، در نتيجه اين امر مي تواند زمينه اعتياد افراد به سيگار در سنين بالاتر را موجب شود.
٢.هويت فردي در تصميم گيري موثر است.
هويت فردي يعني اينكه بدانيم چه كسي هستيم و با چه چيزهايي شناسايي مي شويم.جامعه يا گروهي كه هويت آن براساس احترام متقابل شكل گرفته است بر اولويت هاي انتخاب ما تاثير گذار است. بنابراين دور از انتظار نيست كه افراد صرفا براساس قيمت هاي نسبي و در آمد تصميم گيري نمي كنند، بلكه به اين نكته نيز توجه دارند كه اين انتخاب چطور بر هويت آن ها و در نتيجه سطح شادي شان تاثير مي گذارد.
٣.تفاوت جنسيتي بر اولويت انتخاب تاثيرگذار است.
بر اساس تحقيقات انجام شده، زنان در مقايسه با مردان ريسك گريزترند و كمتر تمايل دارند در فعاليت هاي مخاطره آميز درگير شوند. آن ها اغلب درآمدهاي مطمئن را ترجيح مي دهند. بسياري از زنان حاضرند در ازاي امنيت اقتصادي بيشتر، درآمد بيشتري از دست بدهند. برخي مواقع،زنان در مقايسه با مردان نوع دوست ترند و تمايل بيشتري به عمل متقابل دارند. از سوي ديگر، مردان در مقايسه با زنان تمايل بيشتري به پس انداز دارند، با پس انداز بيشتر، خانواده در بلندمدت از رفاه بيشتري برخوردار خواهد بود.
٤.تحصيلات بر تصميم گيري تاثير گذار است.
تحصيلات مي تواند بر نحوه ي مشاركت، قابل اعتماد بودن و اعتمادي كه در محيط اقتصادي كسب خواهيد كرد، تاثير بگذارد. تحصيلات همچنين مي تواند بر توانايي افراد در تصميم گيري موثر در عرصه هاي اقتصادي تاثير بگذارد. آموزش مي تواند نوع رفتار فرد در بازار تاثير بگذارد. اين امر مي تواند به كاهش اشتباهات مالي يا پرهيز از تصميم گيري پر هزينه منجر شود. البته اين تحصيلات مي تواند منجر به بروز رفتارهاي خودخواهانه در افراد نيز شود. رابرت فرانك و همكارانش بر اين باورند كه بيشتر افرادي كه در حوزه هاي اقتصادي آموزش مي بينند، مانند ساير افراد تحصيل كرده در ساير زمينه ها نيز بر مبناي همان دانش رفتار مي كنند. رويكرد يك مدیر بازاریابی، مدیر تولید، مدير مالی و مدیر کنترل کیفیت در تجزيه و تحليل مسايل برگرفته از دانش وي مي باشد.