قوانین مدیریت; هدف های واقع بینانه در نظر بگیرید

زمانی کسی می گفت که تعیین هدف های واقع بینانه غیر واقع بینانه است. اهداف باید بزرگ باشند تا هیات مدیره را تحت تاثیر قرار دهند.

آیا متوجه مساله در این باره هستید؟

ما درباره ی انگیزه دادن به یک گروه صحبت نمی کنیم، درباره ی انجام دادن کارها حرف نمی زنیم، کاری به ایجاد فضای موفق و خلاقیت نداریم. ما درباره تاثیرگذاری روی هیات مدیره حرف می زنیم. ممکن است روی کاغذ جالب و جذاب به نظر برسد، البته به شرط آن که هیات مدیره از یک عده آدم کم هوش و کم عقل تشکیل شده باشند، اما واقعیت غیر از این است.

 

وقتی به هدف های واقع بینانه اشاره می شود، منظور این نیست که ساده و رسیدن به آن ها آسان باشد. صحبت از واقع بینانه بودن هدف هاست. ممکن است سخت و دشوار باشد، ممکن است به تلاش احتیاج داشته باشد، ممکن است بدین معنا باشد که گروه شما دو برابر تلاش کند، سخت تر کار کند، وقت بیشتری صرف کند و یا هوشمندانه رفتار کند. منظور از واقع بینانه بودن هدف ها این است که باید بتوان به هدف دسترسی پیدا کرد، البته ممکن است مجبور شوید کمی به خودتان فشار آورید.

واقع بین بودن بدین معناست که از توانمندی های تیم تان اطلاع داشته باشید و بدانید مدیریت از شما چه انتظاری دارد. شما باید به شکلی میان این دو گروه توافق، توازن و سازش ایجاد کنید. نمی توانید بیش از اندازه به تیم تان فشار بیاورید و در ضمن، نباید کاری کنید که رئیس تان شما را تنبل ارزیابی کند.

اگر مدیریت اصرار دارد هدف های غیرواقع بینانه بر شما تحمیل کند باید نظرات خود را با آن ها در میان بگذارید. بحث و مشاجره یا مصالحه نکنید، اما از مدیرانتان بپرسید که چرا اینگونه فکر می کنند. بگوئید این هدف ها غیر واقع بینانه است. خود را آماده کنید. با آن ها بگویید این اهداف با توجه به اعداد و ارقام، شرایط شرکت و بازار دست یافتنی نیستند. نظر خود را با آن ها در میان بگذارید. اجازه دهید واقعیت های مبتنی بر اطلاعات حرف شما را ثابت کنند.

این مطلب برگرفته از کتاب قوانین مدیریت نوشته ریچارد تمپلار، ترجمه مهدی قرچه داغی از انتشارات ایران بان می باشد.

پیام بگذارید

مشترک شدن در به روز رسانی!